پیش نیاز...

پس نوشت : توصیه میکنم قبل ازخوندن  پست بعدی که فردا میذارمش ، آهنگ " تنهای تنها " از فریدون فروغی رو حتما دانلود کنید و بیشتر از یکبار گوشش نکنید تا پست من تکمیل بشه ، اونوقت همراه با خوندن پست ، این اثر فوق العاده رو هم گوش کنید تا تجربه ی پرواز رو داشته باشید....فعلا....

پی نوشت : بعضی ها دیر میان ولی عمیق و شیرین می شینن تو اعماق قلبت خسسته ات....خوش اومدی عزیزدلم....

نظرات 15 + ارسال نظر
جلبک خاتون دوشنبه 17 خرداد 1395 ساعت 10:17 http://zendegiejolbakieman.blogsky.com/

شایعه پراکنی نکن‌ برادر‌من شایعه پراکنی نکن!
من‌اگه‌ شوور داشتم که میرفتم به شوورم‌میرسیدم الان نه اینکه بیام‌ به دندون‌ التماس کنم‌ همکاراشم‌دعوت‌کنه :))))

نمیخواین‌شام بدین بگین‌نمیخوام‌ چرا‌ منو به زور شوور‌میدین اخه؟ :)))

دندووون جاااانم عاشقتم به مولا....ایول....

حالا همرو یه اندازه دوست دارین‌یا میرین سراغ تدارکات مهمونی؟ :))

مدرک دارم واسه اینکه « آقا » دارین.....

بذار بشینم سرجام خاتون....

باور نداری مدرک دارم ، ایمیلتو بده تا واست مدرک بفرستم

دندون یکشنبه 16 خرداد 1395 ساعت 19:01

اقا شام یا ناهار فرقی نداره مهم اینه که شما دست به جیب بشی محض خاطر دلتون....
حواست باشه وقتی وبلاگ داری باید رو بازی کنی گفتی یکیو بیشتر دوست داری پس ناهار یا شام اوفتادی.... مگه نه جلبک خاتون جاااان؟؟؟

خوووب منو گوشه ی رینگ گیر انداختین و هی چپ و راست میاین ها....حالا بذار حساب خاتون رو برسم ، خدمت شما هم هستیم....

جلبک خاتون یکشنبه 16 خرداد 1395 ساعت 16:54

بی معرفتا منه بدبخت و تک و‌تنها گیر اوردین اینجا....
دندووووون‌ واقعا که :| آخه دیزی؟! بابا این اصفهانیه بذار یکاری کنیم تا عمر داره نگه از کسی به صورت ویژه خوشش میاد :))
همکار خوشگل هاتم‌ دعوت کن‌ مهمون عاقا مهرانیم همگی :)

ببین‌صبحونه ، ناهار ، عصرونه ، شام همه چیش پای خودتونه مستر!
دیگ‌ به ما ربطی نداره این‌چیزاش :)))

+‌ دندون شوور کرده خیالش راحته من ترشیده محسوب میشم عاقا ! منننن! به این‌امید دارم‌میام که با خودش سه چار‌ تا از همکارای خوشگل و‌خوشتبپشو بیاره بلکه‌ مام‌بریم‌ سر خونه زندگیمون :)))

منکه اینطور فکر نمیکنم و در مورد عاقاتون اطمینان دارم

تلاله یکشنبه 16 خرداد 1395 ساعت 08:17

منم حسودیم شد به اون یک نفر

ای بابا...منکه توضیح دادم....فقط نگرانشم یکمی بیشتر که داستان من تکرار نشه...همین...

جلبک خاتون یکشنبه 16 خرداد 1395 ساعت 02:30

دندون تو هم کم‌ نیار بیا کمکم‌ :)))

نگران نباش...اون مثل تو تنبل نیست ، تو تلگرام داره تلافی میکنه....تو هم اگر آقاااااااتون اجازه بهت داد بیا تلگرام....یه وقت سرتو نبره بذاره کف دستت

جلبک خاتون یکشنبه 16 خرداد 1395 ساعت 02:30 http://zendegiejolbakieman.blogsky.com/

دیگ‌این مشکل شماست نه من :)))
نه من بدون دندون شام نمیخورم.....اصن بدون من و‌دندون‌ که دو‌تا خانوم مهندس متشخص و‌با شخصیت و‌خوشگل و‌خوشتیپ و همه چی تموم!!! هستیم مهمونی هم صفا نداره.....

یا همه‌رو به‌ یه اندازه دوست‌‌ بدار برادر‌من‌‌ یا به همه شام‌بده مخصوصا‌ ما دو‌تا :)))

من اصولا کامنت کم‌ میذارم! و کوتاه!
دهن منو وا‌ میکنینا؟

+ میخوام ثابت کنم اسمم خیلی بهم میاد و دقیقا در همون حد میتونم رو‌مخ و‌حال به هم زن‌باشم :)))

اولا دندون مهندس نیست...
دوما جواب دادم زیر کامنت دندون که چشم ، شام میدم ولی بدون هیچ مناسبتی در کار نیست ، فقط گفتی شام ، منم گفتم چشم وگرنه هییییییچ خبری نیست
سوما زیر کامنت دندون گفتم که نمیشه ناهار باشه ؟ چون من تهران جای موندن ندارم و شب هم نمیخوام تو جاده باشم

چهارما کاش همه جلبکها مثل تو بودن....

پنجما کاش همه رو مخ ها مثل تو باشن

ششما کاش همه حال بهم زن ها هم مثل تو باشن که شاید یکمی حال ما خوب بشه...

دندون یکشنبه 16 خرداد 1395 ساعت 00:04

ظاهرا بنده رو صدا فرمودین؟؟؟!!!!
شام بنده رو کی میدین؟؟؟ قرار کجاست؟
جلبک خاتون جان شما با دیزی موافقی ؟
اقا مهران شام رو افتادی بدجور
من میگم بریم دیزی اذری قدمت ۱۴۰سال غذا با لبات بازی میکنه موسیقی زنده با روانت... حله؟؟؟؟؟

متاسفانه بنده دیزی دوست ندارم...شاهد هم دارم...یکیش مهرنوش (خواهرمه که اینجا رو هم میخونه )، دومیش ناشناسه که اصفهانیه و میدونه دیزی نمیخورم ولی باشه ...حالا نمیشه شام نباشه ، ناهار باشه که من بتونم بموقع برگردم اصفهان؟

جلبک خاتون شنبه 15 خرداد 1395 ساعت 23:00 http://zendegiejolbakieman.blogsky.com/

نه قبول نیست
باید به من‌و‌دندون شام بدین و بقیه البته.....

تبعیض قائل شدین دیگ میگین اون دوست جدیدتونو از ما بیشتر دوست دارین.

میدونین چند نفرید ؟ میدونی تقریبا از سرتاسر کشور آدم اینجا رو میخونن؟ میدونی چقدر خواننده ی خاموش هستن ؟ میدونی چند نفر هستن که اصلا نمیخوان شناخته بشن ؟ یکیش همین دندون ، که معلوم نیست مرد یا زنه اصلا...نمیخواد شناخته بشه خب ...حق طبیعیشه...بنظرم تو شامت رو از دست نده و بقیه خودشون حق خودشون رو میگیرن...بعدشم من گفتم فقط یه نفر از بین خواننده ها هست که یکمی بیشتر دوستش دارم ، چون دقیقا داره مسیری رو میره که من چند سال پیش رفتم و نگرانشم و چون هرجا من پا گذاشتم و برداشتم این بنده خدا داره پاشو میذاره همونجا ؛ همه چیش هم مثل منه ، نمیخوام آخر و عاقبت زندگیش مثل من بشه ، همین خاتون...

تا این اسمت رو هم عوض نکنی همین خاتون صدات میکنم...

جلبک !!! خاتون شنبه 15 خرداد 1395 ساعت 19:08 http://zendegiejolbakieman.blogsky.com/

عاقا چرا میزنی ما رو .....یه شام خواستیم فقط حالا همه باید بفهمن شما اصوونی هسدین؟ :)))

خب پس قبول نیس همه رو یکسان باید دوست داشته باشین :))
تبعیض؟ نچ...نداریم آقا!

تبعیض چی آخه خاتون ؟

شما شام میخوای ، چشم ، تهران اومدم ، هر رستورانی که گفتی ، خودم میام دنبالت هر جا گفتی ، میذارمت رو چشمم ، میبرمت رستوران ، دوباره میذارمت دم در خونه ...

الان شما اوکی شدین ؟

جلبک خاتون شنبه 15 خرداد 1395 ساعت 09:17 http://zendegiejolbakieman.blogsky.com/

نخیر قبول نیست این تبعیضه....

همه رو یا باید یکسان دوست داشته باشین یا مبارکه :)))
ینی چی اصلا؟
ما نمیذاریم :)))

شام‌ عروسیو رد کن بیاد ...بستنی شکلاتی هم‌ تِخ کن :)

خاتون ! صدای منو درنیار ! تو که جزو اولین نفراتی بودی که خودم بهت اعلام کردم بصورت خصوصی که یه مدتی بخاطر کارهای عقب افتادم کمتر میام اینجا ، اینم شماره و راههای تماس ، منو بیخبر نذار از خودت ، تو کلاس گذاشتی که نه ! من اینجا رو ترجیح میدم...انگار بهت گفته بودم اگر شماره یا اینستاگرامم رو داشته باشی ، اینجا رو ازت میگیرم....شام عروسی کجا بود عمو ؟ بستنی شکلاتی تلخ هم من دوست ندارم فقط مامانم دوست داره و تو ، بیا اصفهان ، براتون نفری هفت هشت کیلو میخرم، بشینین بخورین تا...تا.....هیچی....کی جرات داره با تو و مامانم در بیفته...گرچه که روحشم از اینجا بیخبره...ولی احتمالا تو بعنوان نماینده اش حسابی از خجالتم در میای....من اصلا خیال ازدواج ندارم و تو برنامه هایی که ریختم واسه خودم ، جای حتی یه دوست دخترم نیست ، چه برسه به همسری که باید مرتب حواست بهش باشه و بهش توجه و محبت کنی تا از بودن کنارت لذت ببره (من همچین آدمی هستم متاسفانه ، میگم متاسفانه چون هرکسی ظرفیت اینهمه محبت و توجه رو نداره ، نمونه اش هم همسر سابقم )....

هانیه شنبه 15 خرداد 1395 ساعت 08:25

خب من میرم برای آماده سازی!!
فقط قبلش جوابتونو به نظر آقا/خانوم دندون خوندم.
چرا بین دوستان مجازیتون فرق قائل میشین؟؟ آیا این عدالته؟؟!!

شوخی کردما.. وگرنه به من چه ربطی داره؟! وبلاگ خودتونه،دوستان خودتونن، اختیارشو دارین :)

من فدای وفای شما که همیشه حضور قشنگ داشتین تو این وبلاگ...

دندون جمعه 14 خرداد 1395 ساعت 18:29

گاهی چه زوددیر میشود... نه؟؟
این اهنگ عالیه که.... من همیشه تو گوشیم داشتمش...

چه زود دیر میشود رو نگرفتم....یعنی میدونم شعرش چیه ولی ربطش رو نگرفتم....
بذارش دوباره تو گوشیت....لطفا...

برای اینکه تو ، جلبک خاتون(ده بار گفتم اسمشو عوض کنه ، چون برعکس جلبک کاملا داره مستقل زندگی میکنه و خودش رو پای خودشه ) و چهار نفر دیگه که (کامنت خصوصی دادن ) از اشتباه بیرون بیان ، توضیح میدم چرا اون پی نوشت رو گذاشتم :
چند وقتیه یه دوستی به دوستای همین جا اضافه شده که نه دیدمش ، نه شماره اشو دارم ، نه صداشو شنیدم ، نه حتی نمیدونم اسم واقعیش چیه ، ولی از حضورش ، بودنش ، کامنتهاش و ....انگیزه میگیرم...دوستش دارم....همتون رو دوست دارم ولی این یکی رو نمیدونم چرا یکمی بیشتر...

جلبک خاتون جمعه 14 خرداد 1395 ساعت 18:13 http://zendegiejolbakieman.blogsky.com/

اوه عاقا مبارکه .....

ما هم دعوتیم؟!

سلامت باشین.... کجا دعوتین ؟
بعد چی مبارکه؟....
جوابتو تو کامنت بالا دادم خاتون

ترانه جمعه 14 خرداد 1395 ساعت 13:13

اقا حله ما اماده ایم باشد که شما هم اماده باشید

مررسی......میخوام لحظه هامو با تمام جزئیاتش حس کنید...شاید که پند گیرید و عاقبت بخیر شوید....

دندون جمعه 14 خرداد 1395 ساعت 12:51

خوش به حال بعضیا.... این اهنگ همون تنهاترین عاشق هست؟؟؟؟

نه بابا ....خبری نیست ...یعنی هست ولی بقول شاعر :
میدونم واسه رسیدن به تو " دیر " اومدم....
بقول خودش دلشو قبلا داده یه بنده خدایی....

بله همون اهنگه.......

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.