هر بار قسم میخورم که یادت را از خاطر ببرم
هر بار قسم میخورم فراموش کنم تویی را که فراموشم کردی
هر بار قسم میخورم ...
هر بار قسم میخورم قسمم را نشکنم
اما باز عطر رهگذری،لباس رنگ آشنایی،نم نم بارانی
قسم هایم را بر باد میدهد....
"م.ی.ن.و"
(حجار به فروتن): ولی ما قسم خورده بودیم....
(فروتن به حجار) :
بیا قسم بخوریم که دیگه قسم نخوریم...
باید یادم بماند که حرفی نزنم از دلم...چرا؟
چون حرف دل یک مرد را فقط سیگارش می فهمد....
بعضی وقتها یه دفعه یه شعر یا یه ترانه تو مغز آدم جرقه میزنه،
میبرتت به یه دوران از زندگیت...چند روزه این
شعر قدیمی رو زمزمه میکنم:
من نه عاشق بودم و نه محتاج نگاهی که بلغزد بر من
من خودم بودم و یک حس غریب ،
که به صد عشق و هوس می ارزید
آنچنان آلودست........(بگذریم)
که همه زندگیم می لرزد.....