چه فرقی میکنه؟

نمیدونم چرا همه (اونایی که کوچکترن و حتی اونایی که بزرگترن) وقتی سی سالگی رو رد میکنی ، یه جور دیگه نگاهت میکنن..


مثلا وقتی ازت یه سوال سخت یا مشورت در یک مورد رو میخوان و تو بسادگی - بجای اینکه جواب چرت و پرت بدی - میگی 


نمی دونم ، براحتی میگن : ای بابا ! چرا ؟ سی سالته دیگه...



یا مثلا وقتی میخوای با کسی شوخی کنی یا قاطی بچه ها بالا و پایین بپری ، یه عده (دارم میگم یه عده ، نمیگم همه ) چپ


چپ نگاهت میکنن !!! چرا اونوقت ؟ سی سالته دیگه...



یا وقتی داری با پسر خاله ات یا دختر خاله ات یا دوستت یا خواهرت یا برادرت یا ... در مورد دوست*دختر یا دوست*پسر 


جدیدت حرف میزنی یا ازش نظر میخوای ، طرف برمیگرده تو چشمات زل میزنه و با قیافه ی حق بجانب میپرسه:


- رابطه اتون جدیه ؟(یعنی قراره ازدواج کنید ؟)


- نه !


اونوقت طرف حس گاندولف واری بهش دست میده و با اینکه خودش تو زندگیش داره دست و پا میزنه، بخودش اجازه میده


تو رو نصیحت کنه - چون تو سی سالگی رو رد کردی - و بهت میگه:


- بهتر نیست به روابط جدی تری فکر کنی؟


اونوقته که تو دلت میخواد نزدیک ترین جسم سخت قابل حمل رو برداری و بکنی تو حلق طرف و در حالیکه طرف رنگش به


بنفش میل پیدا میکند ، بهش بگویی:


- مگر سی سالگی چه فرقی میکنه ؟ سی سالگی ادامه ی همون روند بیست سالگیه ، یعنی اینقدر زود باید حس گند


بزرگ شدن رو بخودت بگیری ، چون سی و دو سه سالت شده؟ فکر نمیکنی آدم سی ساله باید یواش یواش خودشو


پیدا کنه؟ باید وجود و رشد عقل و تکامل احساسش رو مزه مزه کنه؟ چرا میخواید طرف رو یه دفعه هلش بدید تو این معرکه؟



****

این ناله های نامجو هم امروز ما رو ساخت:


مهر تو را دل حزین بافته بر قماش جان

رشته به رشته نخ به نخ، تار به تار پو به پو

در دل خویش طاهره ، گشت و ندید جز تو را

صفحه به صفحه لا به لا پرده به پرده تو به تو

نظرات 1 + ارسال نظر
فاطمه سه‌شنبه 11 تیر 1392 ساعت 23:50 http://dast-divar.blogsky.com/

حرفای چرت زیاده،خیلی هم زیاده،بی خیال...به نظرمن آدما اگه در هر سنی خودشون از عملکردشون و رفتارشون رضایت داشته باشن کافیه .به هر حال زندگیه ما اجتماعی هست ومسلمن رضایت دیگران هم در رضایت ما نقش خواهد داشت..
پس حرفای چرت رو بی خیال داداش...

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.